روزی روزگاری خوشنویسی

روزی روزگاری خوشنویسی

به گزارش سایت رسمی سیامک یزدانجو، «نوشته ها روح دارند. آدم اگر به خط خطشان دقت کند می تواند حالات روحی نویسنده را تا حدودی درک کند. مثلا آنجایی که خوش خط و روان و روی یک خط نوشته، لابد حالش خوب بوده و اعصابش آرام و آنجایی که خطوط درهم رفته و کج و معوج شده اند، نویسنده به احتمال زیاد گرفتار آشفتگی بوده است. روزی روزگاری آدم ها می نوشتند و خط شان به یادگار می ماند.»



به گزارش سایت رسمی سیامک یزدانجو به نقل از ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «وقتی استاد سر جلسه امتحان آنلاین اعلام نمود که دانشجوها باید جواب سؤالات را در برگه بنویسند و پس از برگه ها عکس بگیرند و عکس ها را بارگذاری کنند، آه از نهاد خیلی ها بلند شد. گروه اول آنهایی بودند که دلشان را خوش کرده بودند به این که بتوانند بخشی از جواب ها را از منابع اینترنتی کپی کنند و بی دردسر کلی جلو بیفتند. دسته دوم اما اهل تقلب نبودند و دلیل مخالفتشان چیز دیگری بود؛ نوشتن برای آنها سخت بود. شاید عجیب به نظر برسد اما واقعاً همچنین بود!

«من آنقدر به تایپ کردن عادت کرده ام که دیگر نمی توانم بنویسم. در واقع با تایپ کردن کارم خیلی سریع پیش می رود ولی امان از وقتی که بخواهم دو خط بنویسم. آنقدر کند می نویسم که کلاً از خیر نوشتن می گذرم. از طرفی آنقدر هم بدخط می نویسم که قابل خواندن نیست.»

این را سحر، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی، می گوید و ادامه می دهد: «من زمانی در دانشگاه پذیرفته شدم که کلاً کلاس ها به خاطر کرونا مجازی شده بود و امتحانات دو ترم اول هم به صورت مجازی برگزار گردید. بیشتر استادها انتظار داشتند جواب سؤالات را دستی بنویسیم چون معتقد بودند اینطوری امکان تقلب کمتر است و می خواستند مطمئن شوند خود دانشجو جواب سؤالات را نوشته است. از طرفی چون سؤالات امتحانات هم بیشتر تحلیلی بود باید برای جواب هر سؤال چند صفحه دستی می نوشتیم که واقعاً کار طاقت فرسایی بود. نه تنها برای من بلکه برای بقیه همکلاسی هایم هم این کار سخت بود. ترم سوم که امتحانات حضوری بود هم که به هر حال باید می نوشتیم اما زمانی که امکان تایپ کردن وجود داشته باشد ترجیح می دهم تایپ کنم.»

این روزها نوشتن به صورت دستی برای خیلی ها دشوار است. شما بیشتر جاها لازم نیست حتی فرمی را با خودکار پر کنید چون بیشتر فرم ها دیگر قابلیت این را دارند که به صورت آنلاین پر شوند. نامه های اداری هم دیگر با دست نوشته نمی شوند و نمونه های تایپی هم آنقدر زیادند که لازم نیست حتی به آن فکر کنید. علاوه بر اینها انواع نرم افزارهایی وجود دارد که به سادگی فایل های صوتی را به نوشتار تبدیل می کنند و یک متن تایپ شده حاضر و آماده را در اختیارتان قرار می دهند. بسیاری از دانشجوها از همین نرم افزارها برای جزوه نوشتن استفاده می نمایند. آنها صدای ضبط شده استاد را به این روش تایپ می کنند و دیگر نیازی به جزوه نوشتن به روش مرسوم نیست. با تمام این احوال شاید فقط دانش آموزان مجبور باشند با مداد و خودکار چیزی بنویسند اما همین کار هم گاهی برایشان خیلی سخت می شود و مدام از آن گلایه دارند.

مهرنوش سعیدی، معلم مقطع دبستان، در اینباره می گوید: «قبلاً در مقطع دبستان آموزش خوشنویسی با مداد و خودکار خیلی جدی گرفته می شد و معلم خوشنویسی برای این کار در مدارس حضور داشت ولی اکنون فقط در برخی از مدارس چنین آموزش هایی به بچه ها داده می شود و اگر هم آموزشی صورت گیرد چندان جدی نیست؛ مگر آن که خود معلم تلاش کند بچه ها را به نوشتن علاقه مند کند. متأسفانه بچه ها در این دوره چندان صبر و حوصله ندارند و عادت کرده اند از تبلت و لپ تاپ و گوشیهای هوشمند استفاده نمایند. آنها با تایپ کردن خیلی راحت هستند و مثلا اگر بگویید پای لپ تاپ بنشینند و متنی را تایپ کنند خیلی سریع آنرا انجام می دهند اما نوشتن با دست را دوست ندارند. بچه ها معمولا فقط دوست دارند کار نوشتن را سریع تمام کنند و از آن راحت شوند. آنها خیلی تمایلی به خوش خط نوشتن ندارند و اصلاً برایشان مهم نیست خطشان خوب باشد. البته بعضی بچه ها هم هستند که به خوشنویسی علاقه مند هستند و خط خوبی هم دارند. من معمولا این بچه ها را تشویق و از خطشان تعریف می کنم تا در آینده هم بنویسند. به عقیده من، خوشنویسی تا حدودی ارثی است اما اکتسابی هم هست و اگر دانش آموز در محیطی قرار گیرد که آموزش خوشنویسی ببیند اساسا خطش هم بهتر و بهتر می شود.»

زمانی بود که نامه نوشتن امری مرسوم بود و برای ارتباط با کسانی که در شهرها و کشورهای دیگر زندگی می کردند، یکی از طریق های اصلی به شمار می رفت. افراد در نامه ها می توانستند به تفصیل آنچه را در ذهن داشتند شرح دهند و احساسات و عواطف خویش را بیان کنند. گاهی شعری هم ضمیمه نامه ها می شد که انتخاب آن بستگی به ذوق و قریحه نویسنده نامه داشت. آنها که اهل فن بودند سراغ بیتی از دیوان حافظ و بوستان می رفتند و آنها که سررشته ای از شعر نداشتند به همان «ای نامه که می روی به سویش...» بسنده می کردند. اما وجه مشترک نامه ها دستخط نویسنده بود که امری شخصی محسوب می شد و مثل امضایی بود که منحصر به نویسنده بود. حالا البته بگذریم از این که بعضی ها سواد نداشتند و نامه شان را یک میرزابنویسی می نوشت که به قول قدیمی ها دارای خط و ربط بود. بعضی نامه ها ارزش تاریخی پیدا کردند و در گنجینه اسناد حفظ شدند، مثل نامه های امیرکبیر که علاوه بر محتوا، دستخط خوش آن مایه رشک بود.

حالا که دیگر کسی معمولا حوصله ندارد دو خط عادی هم با دست بنویسد، صحبت از خوشنویسی شاید عجیب باشد؛ بویژه این که دیگر کسی چندان به فراگرفتن این هنر علاقه نشان نمی دهد.

امیرحســـین مــقیمــی، مدرس خوشنویسی، در اینباره می گوید: «خیلی از کلاس های آموزش خوشنویسی دیگر تعطیل شده اند چون طرفدار ندارند و علاقه مردم به هنر خوشنویسی کمتر از گذشته شده است. البته این مسأله خیلی عجیب نیست چون با گذر زمان و توسعه تکنولوژی، امور ایستا کم کم مغلوب پویایی می شوند و بدین سان اموری که در گذشته انجام می شد دیگر به صورت قبل قابل اجرا نیست. در مورد خوشنویسی هم میتوان اظهار داشت که همین اتفاق روی داده است. گوشیهای هوشمند شکل زندگی را عوض کرده اند و دیگر نمی توان به گذشته برگشت. مثالش این که قبلاً در ثبت احوال کسانی که خط خوشی داشتند مسئول نوشتن شناسنامه بودند که حالا دیگر همه چیز تایپی شده و نوشتن معنایی ندارد. جای شادمانی دارد که گاهی کارت های عروسی خوشنویسی شده می بینم که به هنرآموزان خودم سفارش می دهند. خوشنویسی تقریبا فقط در قاب های تزئینی باقی مانده که آن هم لزوماً مورد علاقه همه نیست. با این احوال هنوز علاقه به این هنر کاملاً از بین نرفته و برخی حتی در سنین بالا برای فراگیری آن رجوع می کنند. خوشنویسی از این جهت با هنرهای دیگر متفاوت است که حالات روحی و روانی فرد، کاملاً در آن تاثیر می گذارد. شاید هنرمندان در رشته های دیگر بتوانند با وجود تألمات روحی یا حتی معلولیت جسمی به خلق اثر بپردازند اما شرایط کار برای خوشنویس با ناراحتی روح یا مشکل جسمانی خیلی سخت و تقریبا غیر امکان دارد. در این شرایط خوشنویس شاید حتی نتواند یک حرف روی کاغذ بنویسد.»

نوشته ها روح دارند. آدم اگر به خط خطشان دقت کند می تواند حالات روحی نویسنده را تا حدودی درک کند. مثلا آنجایی که خوش خط و روان و روی یک خط نوشته، لابد حالش خوب بوده و اعصابش آرام و آنجایی که خطوط درهم رفته و کج و معوج شده اند، نویسنده به احتمال زیاد گرفتار آشفتگی بوده است. روزی روزگاری آدم ها می نوشتند و خط شان به یادگار می ماند.»





منبع:

1401/10/22
18:39:44
5.0 / 5
358
تگهای خبر: آموزش , شعر , هنر , هنرمند
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۳
سیامک یزدان جو
موضوع های سایت رسمی سیامك یزدانجو