یادداشتی از غلامعلی طاهری؛

بازخوانی اهداف جشنواره تجسمی فجر

بازخوانی اهداف جشنواره تجسمی فجر

به گزارش سایت رسمی سیامك یزدانجو غلامعلی طاهری دبیر نخستین دوره جشنواره تجسمی فجر، به بازخوانی سیاست ها و اهداف جشنواره هنرهای تجسمی فجر كه گام دوازدهم را اخیرا پشت سر گذاشته است، پرداخت.



به گزارش سایت رسمی سیامك یزدانجو به نقل از مهر، غلامعلی طاهری هنرمند پیشكسوت نقاشی كه برنامه ریز و دبیر نخستین دوره جشنواره هنرهای تجسمی فجر بوده است، اعتقاد دارد بعد از ۱۲ دوره برگزاری، همچنان جای برنامه های اساسی در این رویداد خالی است.
طاهری در چارچوب یادداشتی مشروح به صدمه شناسی سیاست ها و اهداف كلان این جشنواره پرداخته و نقطه نظرات و پیشنهاداتی را عرضه كرده است.
متن مشروح یادداشت غلامعلی طاهری كه برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است را در ادامه می خوانید؛
ابتدا لازم است تاكید كنم كه عموماً در حوزه مدیریتی و فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، هنری، اقتصادی و… برای ارتقا و پیشرفت كیفی، داشتن شجاعت همراه با تدبیر، جهت اقدام تجربیات تازه و دستیابی به راهكارهای جدید ضروری به نظر می آید اما اساسا باید از اعمال سلیقه فردی پرهیز و با اتكا به خرد جمعی تصمیمات لازم اتخاذ شود. همین طور خطاهای گذشته را در مواجهه با شرایط جدید تكرار نكرده و با جسارت در جهت نو شدن گام برداشت.
بنده بعنوان طراح جشنواره هنرهای تجسمی فجر از سال ۱۳۶۴ كه ریاست موزه هنرهای معاصر تهران را به عهده داشتم، با جدّیت به دنبال راه اندازی این جشنواره بودم كه خوشبختانه در سال ۱۳۸۷ با ایجاد شرایط مساعد و موافقت معاونت هنری وقت، با عنایت به برنامه هایی كه در این مورد طی سال ها در نظر داشته و تدوین كردم، موفق به برگزاری اولین دوره این جشنواره شدم.
در نخستین جشنواره هنرهای تجسمی فجر با هدف تعالی بخشی، هویت مندی هنر كشور بر مبنای مؤلفه های فرهنگی دوران معاصر ایران، جریان سازی مؤثر مفهومی و ساختاری در حوزه هنرهای تجسمی كشور، مشاركت پررنگ انجمن ها و تشكلهای هنری، حضور فراگیر همه طیف ها و جناح های فكری از جامعه هنری و دعوت مستقیم از استادان برجسته كشور در هر یك از رشته های تخصصی هنر جهت مشاركت در شورای سیاست گذاری، برنامه ریزی، دبیری و داوری اقدام كردم. به صورت كلی هدف غایی ایجاد مهمترین رویداد هنری كشور بعنوان مرجع و شاخص تعیین معیارهای هنری كشور بوده است.

همچنین و همزمان با نشر فراخوان عمومی، به منظور تحكیم بنیان جشنواره از راه همكاری و رابطه بیشتر هنرمندان مطرح و فعال كشور با دعوت مكتوب ایشان به حضور در جشنواره و نمایش (خارج از بخش رقابتی) و خرید اثر هنری آنها ضمن احترام به این گروه هنرمندان پر تلاش كشور زمینه ارتقا كیفی جشنواره هم فراهم آمد. بعلاوه با اجرای ایده اعطای «نشان عالی هنرهای تجسمی» به مفاخر هنری كشور و تندیس طوبی زرین به برگزیدگان، تلاش كردم به اعتلا و اعتبار جشنواره بیافزایم. مشاركت شهرستان ها در برنامه های جشنواره و نمایش بخشی از آثار در نقاط مختلف كشور، همین طور در چهار منطقه و تالار نمایشگاهی تهران از دیگر برنامه ها جهت تعمیم و گسترش دامنه نمایشگاهی جشنواره بود.
اساساً با زاویه دار شدن جشنواره تجسمی فجر نسبت به ماهیت آن، قطبی و خط كشی های طیفی برای جذب گروهی خاص یا دفع گروهی دیگر موافق نیستم كه به ظاهر چنین رفتاری در این دوره اعتراض گروهی را به دنبال داشته است ازاین رو انتظار داشتم این سیاست ها نه تنها متوقف نشود بلكه با قدرت و بدون خط كشی و دسته بندی ادامه پیدا كند. بنابراین به دقت تمامی تلاش هایی را كه دوستان كم و بیش طی سال های بعد نسبت به جشنواره اعمال كردند پیگیری كردم. زحمات همكاران را نادیده نمی گیرم اما با چشم انداز و اهدافی كه برای جشنواره مطمع نظر بود فاصله بسیار می بینم. به همین دلیل، در یك بررسی اجمالی نكاتی در مورد یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر بیان می كنم.
۱- آنچه كه در آخرین دوره جشنواره اتفاق افتاد، كاملاً سطحی و روبنایی بود.
یقیناً به دنبال جهت گیری و تكامل ساختاری، فنی و محتوایی در جشنواره هستیم كه به هیچ وجه در این دوره اتفاق نیافتاد، از سویی دیگر با اینكه معتقدم دست اندركاران جشنواره می توانند به نسبت توانایی هایشان در تقویت كار اجرایی و محتوایی مؤثر باشند اما اساساً با زاویه دار شدن جشنواره نسبت به ماهیت آن، قطبی و خط كشی های طیفی برای جذب گروهی خاص یا دفع گروهی دیگر موافق نیستم كه به ظاهر چنین رفتاری در این دوره اعتراض گروهی را به دنبال داشته است.
۲- به صورت كلی باوجود وجود رشته مستقل پژوهش هنر در دانشگاه متأسفانه در بخش كمیت و كیفیت پژوهش هنر گرفتار كم كاری و ضعف مزمن هستیم، بعلاوه عدم به كارگیری نتایج اندك پژوهش های انجام شده در بستر برنامه های اجرایی و آموزشی هنر توسط مسؤلان مربوطه هم جای سوال دارد!

نگرانی بنده در طول سه دهه گذشته و بعد از گذر از دوره پر التهاب دهه شصت، عدم توجه هنرپژوهان و صاحبنظران هنر كشور در جهت دستیابی به مبانی هنر هویت مند معاصر ایرانی ست كه متأسفانه بی دقتی در این بخش غفلت تاریخی غیر قابل جبرانی برای آینده هنر كشور خواهد بود، همیشه گفته ام كه در دوران فعلی هنر تجسمی ایران فاقد هویت است، این بدان مفهوم نیست كه بازگردیم به دوران گذشته كه یقیناً مصداق واپس گرایی ست، یا به طمع سودای فروش آثار هنری مدرن خام و قوام نیافته دوران پهلوی، هنری ارتجاعی را بازیابی كنیم! بلكه با مطالعات میدانی گسترده و كار پژوهشی عمیق و جاری ساختن نتایج این پژوهش ها در برنامه های سرفصلی دانشگاه، در جهت ارزشمندی جوهر و ذات هنر معاصر این در مضمون و قالب و هم تبیین زیبایی شناسی در اصالت هنر ایرانی، همینطور نو و به روز بودن گام بر داریم. نشانه شناسی، اسطوره ها، ایجاد ارتباط میان ادبیات فارسی و هنرهای تجسمی، نیازسنجی كاربردی در زندگی ایرانیان، مناسبات اجتماعی و هنجارهای مردمی، بوم شناسی و توجه به فولكلورها، دقت در رویدادهای معاصر، ریشه یابی تغییرات فرهنگی بعد از انقلاب، دقت در چگونگی بهرهمندی از مبانی هنرهای تجسمی جهانی، خلاقیت های فردی و تأثیرات تحولات جامعه بر توقف یا رشد هنر بعد از انقلاب، میزان قابلیت های ابزارهای نوین در كیفیت آثار هنری و... از مواردی است كه می تواند مورد كار پژوهش قرار گیرد.
جشنواره تجسمی فجر باید در تمامی دوره ها برنامه های پژوهشی را با جدیت در محتوای برنامه بگنجاند و از اولویت های جشنواره قرار دهد به صورتی كه تمامی استادان دست به قلم و محقق، به جای تدوین تكراری كتاب های تاریخ تحریف شده هنر معاصر ایران و جهان با عنایت به نمونه سازی ها و تجربیات فردی هنرمندان طی این چهار دهه و هم با اتكا به ریشه ها و بن های هنر ایرانی، درصدد تلاش و پویایی علمی در دستیابی به اصول و مبانی نظری و عملی هنر معاصر ایران بكوشند انتظار می رود جشنواره تجسمی فجر با همین هدف در تمامی دوره ها برنامه های پژوهشی را با جدیت در محتوای برنامه بگنجاند و از اولویت های جشنواره قرار دهد به صورتی كه تمامی استادان دست به قلم و محقق، به جای تدوین تكراری كتاب های تاریخ تحریف شده هنر معاصر ایران و جهان با عنایت به نمونه سازی ها و تجربیات فردی هنرمندان طی این چهار دهه و هم با اتكا به ریشه ها و بن های هنر ایرانی، درصدد تلاش و پویایی علمی در دستیابی به اصول و مبانی نظری و عملی هنر معاصر ایران بكوشند تا با به كارگیری حاصل این فعالیت ها شاهد نمونه های فاخر آثاری با خصوصیت های یاد شده در جشنواره باشیم.
یقیناً ما در مقابل هنر و فرهنگ امروز ایران مسئولیم و باید كه آیندگان بتوانند به هنر این دوران ببالند، تكرار و تقلید هنر جهانیان و حتی گرته برداری از آثار پیشین ایران نیاز امروز ما را تأمین نمی كند و افتخاری برای ما محسوب نمی گردد، پس لازم است حتما بر اساس كارهای پژوهشی در معیارهای آموزشی خود كه بتواند در روند تربیت دانشجو نقش تعیین كننده داشته باشد و هم در شیوه انتخاب و داوری آثار كه قادر به ایجاد جریان هنری مبتنی بر هویت هنر ایرانی مؤثر باشد تجدید نظر نماییم كه اساسا لازم است این امر رویكرد اصلی جشنواره قرار گیرد.
۳- البته از آنجایی كه بنده خود بانی و مؤسس جشنواره تجسمی فجر بوده ام، با وسواس و دقت زیاد تحولات هر دوره را رصد كرده ام بنابراین باید بگویم كه باوجود كمبودهای مالی و یا اعمال سلیقه مسؤلان متغیر در امور هر دوره از جشنواره، دبیران و مجریان تلاش داشته اند كه بر مبنای نیاز جامعه هنری و بضاعت دانش و توان خود جشنواره را متحول كرده و سامان بخشی كنند، لیكن برای رسیدن به اهداف مورد نظر در اساسنامه جشنواره، مطالعات دائمی و نیازسنجی مستمر در طول سال ضروری به نظر می آید.
اینكه در هر دوره بخشی غیر ضروری و هزینه بر را به جشنواره تحمیل نماییم، الزاماً تحول و موفقیت محسوب نمی گردد و در جهت تكامل شكلی و محتوایی جشنواره تاثیر نخواهد داشت، باآنكه بخش ویژه (هنر انقلاب و دفاع مقدس) را در جشنواره خالی می بینم و ضروری ست كه این بخش مهم هم بسان جشنواره فیلم فجر شكل گیرد و مورد توجه باشد.
۴- همكاری و ارتباط بنیه و ظرفیت علمی دانشگاه با جشنواره را بسیار مؤثر و مفید می دانم به همین جهت به منظور مشاركت پررنگ و جدی دانشگاهیان و ارتقای سطح علمی جشنواره، در نخستین دوره كه خود دبیر كل آن بودم از اساتید دانشگاه های هنر دعوت كردم و ضمن برگزاری نمایشگاهی از آثار ایشان در موزه هنرهای معاصر، كمیته ای از مدیران گروه های هنر دانشگاه تشكیل دادم تا در برنامه كارگاه های آموزش كه در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار گردید و هم در بزرگترین ورك شاپ خیابانی كه با شركت بیشتر از هزار هنرمند جوان كه همزمان با برگزاری جشنواره برپا شد فعالیت كنند، از طرفی حضور ایشان جنبه مشورتی هم داشت و در پر بار شدن جشنواره بسیار مؤثر قرار گرفت. بنده امیدوار بودم كه همكاری دانشگاهیان با جشنواره ادامه پیدا كند.
۵- برگزاری سمینارهای هنری در جشنواره ضروریست كما اینكه اینجانب در نخستین دوره با حضور كارشناسان و صاحبنظران ایرانی و خارجی، سمینار بررسی هنر معاصر ایران را برگزار كردم كه بسیار مورد استقبال واقع شد و حاصل آن در چارچوب كتابی به چاپ رسید. البته سمینار اگر صرفاً جنبه نمایشی و مناسبتی نداشته باشد و با نگاه علمی و با برنامه ای كه بتواند در افزایش كمی و كیفی در دوره های بعد جشنواره مؤثر واقع شود بسیار لازم است.
سمینارها اگر با نگاه علمی و هنری باشد خیلی خوب است مانند مبحث «كجا ایستاده ایم» در آخرین دوره؛ ولی سمینارهایی با رویكرد كلی گویی چندان مؤثر و مفید فایده نیست. در همین راستا موضوعات عمیق و هدفمند كه لزوم جامعه امروز است مانند «میزان تأثیرگذاری محیط زندگی در ایجاد انگیزه هنرمند برای خلق اثر هنری»، «نشانه شناسی در رنگ، فرم، عناصر بصری، نمادهای تصویری در هنر معاصر ایران»، «لزوم پرداختن به مضامین اجتماعی در آثار هنری»، «میزان اثرگذاری هنر آبستره و نسبت آن با مخاطب ایرانی» و «آنچه كه هویت هنر معاصر ایران است» و... بسیار اهمیت دارد.
برگزاری سمینارهای هنری در جشنواره ضروریست كما اینكه اینجانب در نخستین دوره با حضور كارشناسان و صاحبنظران ایرانی و خارجی، سمینار بررسی هنر معاصر ایران را برگزار كردم كه بسیار مورد استقبال واقع شد و حاصل آن در چارچوب كتابی به چاپ رسید به نظر من سمینارها باید جدای از بخش پژوهشی برگزار گردد و متناسب با نیاز دوران فعلی باشد، در عین حال می توانند كاربردی و با موضوعیت خود جشنواره و عرضه راهكارهایی كه در برگیرنده نحوه برگزاری جشنواره باشد برگزار گردد و یا با نگاهی پیوندی و سلسه وار كه در هر دوره جشنواره، مبحث سمینار به مبحث دوره قبل متصل باشد و بدین ترتیب برای رسیدن به یك هدف مشخص طی چند دوره سمینارها سریالی برگزار گردد تا بببنیم آیا به نتیجه مطلوب دست یافته ایم یا خیر؟
موضوعاتی مثل اقتصاد در بازار هنرهای تجسمی، ورود اكسپو به جشنواره، برگزاری حراج آثار هنرمندان آزاد، حضور اساتید در بخش رقابتی، نقش تشكل ها و مؤسسات هنری در جشنواره، بررسی تاثیرپذیری آموزشگاه های آزاد هنر و هنرستان ها از جشنواره، نحوه تعامل با شهرداری ها و اجرای برخی آثار در دیوار شهرها یا در میادین، حضور ارگان های متولی فرهنگ و هنر مانند فرهنگستان هنر و حوزه هنری در جشنواره، روند تولید آثار فاخر انقلاب و دفاع مقدس، بررسی مبحث و تم اصلی جشنواره، بررسی عناصر تصویری هویت مند در آثار جشنواره، بررسی راهكار پرارزش شدن آثار برگزیده جشنواره بعنوان آثاری الگوبخش و تأثیرگذار در برنامه های آموزشی و نقد تلویزیونی، بررسی ایجاد كانون برگزیدگان دوره های مختلف جشنواره جهت ارتباط مستمر با بدنه جشنواره، بررسی لزوم ارتباط دانشگاه با جشنواره، بررسی نحوه گسترش نمایشگاهی و مشاركت بیشتر مراكز استان ها و اساتید شهرستان ها در جشنواره، چگونگی همكاری و مشاركت بخش خصوصی با جشنواره، ایجاد زمینه مشاركت برخی ارگان ها در انتخاب و اهدای جایزه به آثاری كه همسو با اهداف ارگان مربوطه باشد و برگزاری داوری مردمی و انتخاب اثر برگزیده از نگاه مخاطب، بررسی مقایسه ای جشنواره فجر با جشنواره های معتبر جهان، بررسی چگونگی بین المللی شدن جشنواره فجر با عنایت به نیاز جامعه هنری، بررسی چگونگی استعدادیابی در جشنواره فجر، نقد و بررسی آثاری كه توانسته است آمال و آرزوهای مردمی را به نمایش بگذارد، نقد و بررسی آثاری كه در حوزه بیان ظرفیت های موجود جامعه خلق شده اند و....

البته شاید بخشی از این موارد از وظایف شورای سیاستگذاری هر دوره باشد اما بهتر است در قابل سمینار هم به صورت مبسوط شكافته شده تا به راهكاری مناسب برسد، در واقع شركت كنندگان در سمینار می توانند بعنوان منتقد ضعف و قوت جشنواره، صدمه شناسی هر دوره، كسری ها و نیازهای جشنواره را مورد بررسی قرار دهند.
مركز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهتر است بعضی از خرده جشنواره ها و مسابقات هنری بی حاصل را حذف كرده و هزینه های پراكنده را كم كند و تمركز خویش را بر جشنواره هنرهای تجسمی فجر قرار دهد بنده بر این باورم كه مركز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهتر است بعضی از خرده جشنواره ها و مسابقات هنری بی حاصل را حذف كرده و هزینه های پراكنده را كم كند و تمركز خویش را بر جشنواره هنرهای تجسمی فجر قرار دهد و لازم می دانم تاكید كنم، جشنواره هنرهای تجسمی باید آنقدر قدرت و اعتبار به دست آورد كه بتواند نسبت به سایر رویدادهای تجسمی كشور همچون حراجی های هنری را كه در سال های اخیر قوت گرفته است و می رود كه بر روند هویت و اصول هنر نقاشی معاصر كشور حاكمیت یابد مؤثر واقع شود، همینطور جریان سازی های مهندسی شده و كاذب بر هنر ایران كه از جانب ایرانی ها خارج نشین و شبكه های نفوذی در بنیان فرهنگی كشور صورت می گیرد، تحت الشعاع قرار دهد، در واقع حضور استادان برجسته، نمایش آثار بزرگان هنر در جشنواره، شركت هنرمندان مطرح و برجسته كشور در بخش رقابتی و عرضه آخرین دست آورده ای هنری ایشان در جشنواره، داوری بسیار قدرتمند و انتخاب و گزینش آثاری كه از مؤلفه های لازم هنری و فرهنگی برخوردار بوده و بعنوان شاخصهای هنری و جهت دهنده و تعیین كننده در چارچوب و محتوای آثار هنری مورد توجه برنامه ریزان آموزشی و فعالان هنری كشور قرار گرفته و در ساحت هنر كشور بعنوان میراث هنر معاصر مثال زدنی و ماندگار باشند. همین طور به علل مختلف افزودن بخش هنر انقلاب و دفاع مقدس را به جشنواره هنرهای تجسمی فجر ضروری می دانم.
بنابراین از آنجائیكه معتقدم هنرهای تجسمی كشور باید اعتبار خویش را از جشنواره تجسمی فجر دریافت كند چنانچه خود هم در نخستین دوره از جشنواره جهت دستیابی به این هدف تلاش وافر داشتم، همچنان بر خود واجب می دانم نحوه برگزاری هر دوره از جشنواره را با حساسیت دنبال كرده و هر آنچه را كه از دید اینجانب لزوم دارد بیان كنم و در فواصل زمانی مختلف متذكر شوم.

1398/12/08
14:19:58
5.0 / 5
1830
تگهای خبر: آموزش , جشنواره , ساز , نمایش
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۷ بعلاوه ۳
سیامک یزدان جو
موضوع های سایت رسمی سیامك یزدانجو