ویژه برنامه محرم سایت رسمی سیامك یزدانجو: هیات، سقفی برای عاشقی با حسین

مداحی که ۲ میلیون فالوور دارد، دنبال بهتر شدن می رود؟

مداحی که ۲ میلیون فالوور دارد، دنبال بهتر شدن می رود؟

به گزارش سایت رسمی سیامک یزدانجو، یک کارشناس حوزه موسیقی ضمن اشاره به وضعیت برگزاری مراسم در بعضی از هیات های بزرگ و عدم آگاهی بعضی از مداحان به حوزه صدای خوانندگی و موسیقی مذهبی اظهار داشت: مداحان ما گاها آدم های دوره ندیده ای هستند و از فن موسیقی خیلی چیزی نمی دانند.


به گزارش سایت رسمی سیامک یزدانجو به نقل از ایسنا، یکی از اتفاقاتی که در طول یک دهه گذشته در حوزه هیات با چالش روبرو شده است مبحث مداحی، موسیقی مذهبی و چهره شدن مداحان است. برخی معتقدند برخی مداحان بدون این که دوره های آوازخوانی و شناخت دستگاههای موسیقی را پشت سر بگذارند به حوزه خواندن وارد می شوند و مخاطب دیگر یک صدای باکیفیت را نمی شنود. ازاین رو جهت بررسی این مورد به سراغ پدرام جوادزاده -کارشناس حوزه موسیقی- رفته ایم تا بیشتر از ابعاد این مورد آگاه شویم.

ـ آقای جوادزاده آیا مداحی بعنوان موسیقی مذهبی به حساب می آید یا این دو از هم متفاوت هستند؟
موسیقی مذهبی بزرگتر از مداحی است، یعنی دو قیاس نیست، مداحی بخشی از موسیقی مذهبی است، موسیقی مذهبی یعنی هر دینی از هندو، از مسیحت، از بودا، از یهودیت و اسلام و غیره فرقی نمی کند در هر جای عالم، یک آیین ها و یک مناسک و مراسمی دارد که در همه ادیان از پدیده ای به نام موسیقی استفاده می شود، در دین اسلام هم به همین شکل است اما با این تفاوت که مهم ترین موسیقی مذهبی در اسلام مداحی نیست، «تلاوت قرآن» است.

ـ یعنی مبدا موسیقی مذهبی «تلاوت قرآن» است؟
تلاوت قرآن اتفاقاً بخشی از بهترین، درجه یک ترین و بزرگترین مِلودی هایی است که در جهان اسلام در هر حوزه ای از موسیقی ساخته شده است. در واقع قرآن نقطه آغاز موسیقی مذهبی در تجربه اسلامی است. به صورت کلی مداحی بیشتر برای تشیع است، در واقع یک بخشی از این کلان مفهوم موسیقی مذهبی است.
البته از دوره صفویه یک تار و پود و فراز و فرود دیگری پیدا کرده و اهمیت متفاوتی دارد، بالاخره ما از دوره صفویه آیین هایی که در هیات برگزار می شود، یک رنگ و بوی دیگری پیدا کرده و اهمیت متمایزی داشته و به صورت طبیعی مداحی این مسیر را طی کرده است، در روزگار ما، مراسمات مذهبی خیلی پدیده مهمی است و حجم بزرگ و اتفاق بزرگی از موسیقی مذهبی ما به حساب می آید.
از این بابت باید همیشه این یادمان باشد و گوشه ذهن مان داشته باشیم که مداحی یک بخشی از موسیقی مذهبی و کوچکتر از آن است. نکته دوم این که ما اینجا یک مشکلی داریم که وقتی از تلاوت قرآن صحبت می نماییم، چه تلاوت قرآن را در نغمات موسیقی ایرانی قرار بدهیم و چه مثل دیگر جریان های اصلی مثل قرائت مصری بخواهیم تبعیت بکنیم، یعنی یک آدمی می رود سال ها آموزش موسیقی مذهبی می بیند و یاد می گیرد شور و همایون و... یعنی چه. به عبارتی دیگر یک نوعی از کلاس آواز را، منتها برای خواندن قرآن آموزش می بیند و یک قاری می شود، کلاً در قرائت قرآن موسیقی بیشتری می َشنوید، چون قاریان قرآن عموماً دوره می بینند، یعنی کلاس می روند و سال ها ممارست می کنند.


به یک قاری درجه یک بین المللی راحتتر می توانید ایراد بگیرید تا به یک مداح سرکوچه!
نقطه مقابله آن در مداحی است، در مداحی ما کاری نداریم که باید یک کلاسی رفت و کاری کرد، هر کسی میکروفن را می گیرد و آغاز به خواندن می کند! هر چقدر شما آنجا نغمات زیبا و اصولی و اتفاقات درست می شنوید و از نگاه موسیقیایی همه چیز سرجایش است در مداحی برعکس است، یعنی شما اصلاً بی دین و ایمان و نامسلمان هم باشید، اگر بعنوان یک موزیسین قرائت قرآن را بشنوید، همه چیز سر جایش درست است و اگر اهل زیبایی باشید، لذت را هم درک می کنید. در نقطه مقابل در مداحی اوضاع خراب است، هر چقدر قاریان قرآن ما در ایران، قاریان درجه یک و دوره دیده، درست، آگاه و اهل فن هستند اما در مداحی اوضاع خراب است. شما راحتتر می توانید به یک قاری درجه یک بین المللی ایراد بگیرید تا به یک مداح سرکوچه! مداح ها در ایران به یک نقطه ای رسیدند که به اهل فن گوش نمی دهند که ما باید این مورد و وضعیت ناجور را درست نماییم.
جان کلام حرف های من اینست که مداحی بعنوان یک نوعی از موسیقی مذهبی است، حالا اگر ما می خواهیم برای یک قله درخشان در تاریخ بشریت «یعنی امام حسین(ع)»، با این حجم از زیبایی حرفی بزنیم و کاری بکنیم، می شود آنرا زشت، انجام داد؟، می شود آنرا غلط انجام داد؟، یا می شود در مورد درست ترین آدم های تاریخ کار غلط بکنیم؟، نمی شود و عقل به ما می گوید نه! منتها چون ما مسیر را غلط رفتیم، یعنی شما در قرائت قرآن مسیر را اشتباه بروید همه به شما ایراد می گیرند و همه جلوی شما می ایستند. شما راحتتر می توانید به یک قاری درجه یک بین المللی ایراد بگیرید تا به یک مداح سرکوچه! برخی مداح ها در ایران به یک نقطه ای رسیدند که به اهل فن گوش نمی دهند.




چرا به یک خواننده ای که می دانیم ضدانقلاب است پول می دهیم!
ـ در موسیقی مذهبی ما یکسری خواننده هم داریم که کار مذهبی کردند، آنها کجای این مورد هستند؟ مثل ربنای آقای شجریان!
اگر ما سراغ مداحی می آییم یک تفاوتی با مثلا موسیقی پاپ مذهبی دارد، شما علی القاعده از خواننده انتظار ندارید که آدم عالم به اصول و مبانی دینی باشد، البته اگر باشد این کار را اعتقادی انجام می دهد جای تقدیر دارد ولی خواننده است، خواننده پول می گیرد، هم اکنون ما در ایران خواننده ای داریم که ضدانقلاب است اما همه دستگاه ها هم با او کار می کنند و همه هم می دانند او ضدانقلاب است، اما او پول می گیرد برای شهید هم می خواند، یک بخشی از کارهایش سفارشی است، کنسرت برگزار می نماید، آلبوم موسیقی هم بیرون می دهد. من با این مورد مشکل دارم، من در ایران کار اجرایی می کنم و مسئولیتی دارم و با این مشکل دارم که ما به یک خواننده ای که می دانیم ضدانقلاب است، پول می دهیم!.
ولی نکته مقابلش اینست که من می توانم سراغ مداحی بیایم که مبانی ندارد؟، اینجا دیگر هیات است و سالن کنسرت نیست! جنس عوض شده است. در واقع من اگر بعنوان یک موزیسین بروم از امام حسین(ع) بخوانم یا برای امام حسین (ع) اثری بسازم، این حساسیت اسلامی کمتری دارد نسبت به این که من بعنوان یک مداح در هیات کاری انجام بدهم، من که در سالن کنسرت ادعای قدسی بودن آن صحنه را ندارم ولی هیات مقدس است و ماجرا تغییر می کند. بعد اگر من بعنوان یک خواننده یک بارقه ای از عشق الهی در وجودم به وجود آمده و حضرت یک لحظه ای قلابش را انداخته و من را گرفته و یک قطعه ای را خواندم جای تعجب ندارد، ممکن خیلی هم اهل دل نباشم اما یک کاری برای امام حسین(ع) کرده ام، اما شما نمی توانید مداح باشید و اهل دل نباشید، اول باید مست این درگاه شده باشید و بعد وارد این میدان شوید و جنس ها متفاوت می باشد. ازاین رو مداحی ما یک گونه ای از موسیقی مذهبی است که اهالی آن چیزی از موسیقی نمی دانند.

ـ به نظر شما به اندازه ۱۰ درصد هم در بین مداحان اشراف موسیقیایی نداریم؟
فکر می کنم خیلی کمتر، با بخشایش فهم از جامعه مداحی در ایران اینست که شاید ۷ الی ۸ درصد مداحان یک مقداری تلاش کردند یک چیزهایی از موسیقی یاد بگیرند و آن هم حرفه ای نیست. از سال ۷۱ الی۷۲ به بعد نسلی که وارد مداحی می شوند، که از میان ۴۰ ساله ها یا سی و خرده ای سال ها بیشترین مخاطب را هم دارند، تقریبا هیچ کدام از آنها در این عرصه تخصصی ندارند.




لازمه هیاتی بودن گمنام بودن است نه سلبریتی شدن
ـ از اوایل دهه ۷۰ فرم مداحی در کشور ما عوض شده است، پیش از این یک نفری اگر قرار بود مداح شود، پای منبر می نشست و از استادش یاد می گرفت، چهارپایه خوانی می کرد و همچنین یک سیر تجربی را پشت سر می گذاشت و استاد می دید و به یک جایی می رسید، اما از اوایل دهه ۷۰ یک اتفاقی در کشور می افتد که ما از این مرحله عبور می نماییم و مداحان یک شبه ره صد ساله را می روند! در واقع مسیر مداحی از اصل خواندنش برای امام حسین(ع) جدا می شود و وارد فاز شورخوانی و شور دادن به جلسه می شود، آن هم با شعرهای خیلی سطحی و بدون موسیقی، بدون صدای خوب، شاید طرف اصلاً صدا هم ندارد و فضا کاملا عوض می شود که در دهه ۸۰ این مورد به اوج می رسد. اما سوال! وقتی مستمعی وارد هیات می شود باید از آن هیات یک چیزی یاد بگیرد و بیرون ببرد، یا یک صدای خوب یا یک جلسه گردانی خوب، با یک مرتبه معنوی از جلسه کسب کند. اما متاسفانه مداحی هایی که از دهه ۸۰ به بعد دارد اوج می گیرد خروجی خوبی ندارد و بلکه یک جایی ریتم جلسه ریتمِ نرمالِ هیاتیِ معنوی هم نیست، به نظر شما این صدمه از کجا نشات می گیرد؟
صدای خوب برای چه می خواهیم؟، صدای خوب یک ابزاری است به جهت اینکه آن معنا که مقرر است تو را آدم بکند به شما منتقل شود، اصلاً ما می رویم هیات که آدم شویم، هیاتی که من را آدم نکند به چه دردی می خورد؟، می روم کنسرت موسیقی گوش می کنم! اگر مقرر است موسیقی هدف شود و مراسم و بالا و پریدن در هیات هدف بشود، خیلی جاهای دیگر در دنیاست که برویم بالا و پایین بپریم، استودیوم، دیسکو و...، اما هدف در هیات این نیست، کل اینها در خدمت معناست. مثلا استاد تاج اصفهانی را به خوانندگی می شناسیم، کرواتی بوده و مال زمان شاه است، وی در اصفهان مداح بوده، استاد تاج اصفهانی که از قله های رفیع آواز ایرانی است، در روزهای محرم مداحی می کرده، در اصل بسیاری از مداحان بزرگ، خواننده های زمان خودشان بودند.
در مورد این صد سال گذشته صحبت می کنم یعنی از دوره احمدشاه به بعد، از آغاز دوره قاجار، پهلوی اول و پهلوی دوم، خواننده های بزرگ ما در دهه اول محرم مداحی می کردند و این چیز عجیبی نبوده، اینها استاد آواز بودند با آن صدایی که خدا به آنها داده و این همه دوره که دیدند، برای امام حسین(ع) هم می خواندند. در دهه های اخیر ما بین خواننده و مداح تفکیک قرار دادیم، در واقع ما درحال رفتن به سمت نوعی از سکولاریسم فرهنگی در ایران هستیم، یعنی این که شما خواننده هستید باید ذاتاً بچه قرتی باشید، اگر خواننده بودید نماز خواندید و برای امام حسین (ع) خواندید با شرایط جامعه جور در نمیاد، هم اکنون خواننده ای داریم که عشق امام حسین(ع) را دارد و چند اثر هم خوانده، اما همه مخاطبانش پدر او را درمی آورند می گویند تو خواننده ای نباید کار مذهبی بخوانی! ما اینها را متاسفانه جدا کردیم.
نکته دوم اینست که مداح ما کلاس آواز نمی رود و اصلاً نیاز نمی بیند، دراین میان یک نکته ای وجود دارد، ما یک پدیده ای را در ۴۶ سال پس از انقلاب طی کردیم آن هم اینست که گوش هایمان را به صداهای گوش خراش عادت داده ایم، ما این که برویم در یک هیاتی یک صدای ناخراش بشنویم، عادت کرده ایم، انگار زیبایی شناسی ما در هیات سقوط کرده است، امروز در هیات های ما صحنه هایی درست می کنند که برای تئاتر فلان استفاده نمی گردد، دکور می زنند، نور و صحنه آرایی می کنند اما بار موسیقایی آن هیات پایین است، در واقع یک پدیده ای برای مداحان ما اتفاق افتاده و آن هم اینست که مداحان ما به نحوی با خوانندگان موسیقی در ایران یا بازیگران و مجری های تلویزیون یک وجه اشتراک دارند و آن هم اینست که همه آنها سلبریتی شدند.
حالا در خواننده، اگر طرف موسیقی هنری غیرتجاری دارد کار می کند ما با سلبریتی شدن او مخالفیم، یعنی موسیقی غیرتجاری، یعنی غیر از پاپ معنایی برای سلبریتی نباید در آن جستجو شود.
علی القاعده یک مجری تلویزیون که دائما برنامه اجرا می کند عاشق آن شهرت است، یعنی اگر به آن فکر هم نکرده، یک جایی از خودش پرسیده است که من یکی دو سال مقابل دوربین بودم، شهرت دارد اتفاق می افتد، می خواهم یا نمی خواهم؟، اگر بماند یعنی می خواهد. ولی این طرف در هیات حضرت فاطمه(س) آدم های گمنام می خرد، اصلاً ماجرای ما متفاوت است!، اما امروز مداح ما می خواهد سلبریتی شود و سلبریتی شده است، حالا مداحی که سلبریتی شده می گوید من ۲ میلیون دنبال کننده دارم، شاید اصلاً از خودش بپرسد که چرا من باید بروم کارم را بهتر بکنم؟، شهرتم را دارم! فقط من دقیقا نمی دانم امام حسین(ع) کجای این چرخه است؟
یعنی شما وقتی در هیات فلان مداح معروف ایران می روید، خیلی اتفاق معنوی در شما نمی افتد، شاید خیلی ها بالا و پایین بپرند، جیغ بکشند اما خروجی معنوی چقدر دارد؟ چقدر معنا منتقل میکند؟



ـ به اعتقاد شما امروز در قبل و پس از هیات هیچ اتفاقی برای مستمع نمی افتد؟
ما یک بحثی در حوزه مدیریت داریم به این شکل که ما از ستانده می فهمیم چه خبر بوده است، شما فرآینده و داده را رها کنید، ببینید خروجی شما به درد می خورد یا نه؟، اگر خروجی خوب بود، ببینید چه فرآیندی اتفاق افتاده است، برای محصول فرهنگی هم همین کار را بکنید. من وقتی به هیات می روم و می آیم، خروجی اش من هستم، اگر من رشد کردم، اگر هیولای درونم و نفس لجام گسیخته آتشین من آرام شد، اگر آدم شدم این هیات، هیات بوده است، به قول بزرگان اگر رفتیم زیارت آمدیم یک قدم به سمت آدم شدن تکان خوردیم، زیارت ما زیارت بوده، اگر نبوده رفتیم یک جایی چرخیدیم آمده ایم.
نکته اینست که در گذشته، مداح کسی بود که پس از واعظ همیشه کار خویش را شروع می کرد، پس اولاً وعظ اصل هیات بود یعنی عالم جلیل القدر مهم بود، بعد یک مداحی انتهای هیات روضه ای می خواند، یک سوگی بود و یک نمکی می داد، بنده خاطرم است که می رفتیم پای منبر آقامجتبی تهرانی تا سخنرانی ایشان را بشنویم، ما ۴۰ ساله ها یا نزدیک به ۴۰ ساله ها، اینها را در تهران دیدیم، ما تاریخ شفاهی زنده این ماجرا هستیم و در بچگی ما این مورد مرسوم بود، پس اصل آن در هیات ها و حسینیه ها «وعظ» بود و هم اکنون این نکته برعکس شده است. حالا آن موقع که آن واعظ نفر اصلی بود و ما می رفتیم که حرف بشنویم و واعظ به قلب ما سیخونک بزند، یک نمکی هم پایانش بگیریم و بیرون بیاییم، آن موقع مداحان برای خودشان آخوندی بودند، یعنی کتاب می خواندند، اهل علم بودند.
کتابی شهید مطهری در رابطه با عاشورا دارد که در آنجا از واعظان و مداحان بیسواد گلایه می کند و می گوید برخی به دنبال بزرگ نمایی در عاشورا هستند و مثلاً می گویند «به خاطر امام حسین(ع) معجزه ای شد و ظهر عاشورا طولانی شد»، که شهید مطهری همه اینها را رد می کند و می گوید شما اصلاً دارید قیام را نابود می کنید، ارزش قیام چیز دیگری است، اصلاً بحث مبارزه با ظلم و خون امام حسین(ع) است که دنیا را گرفت، این یک مبنای فلسفی در تاریخ تشیع دارد و خیلی به تعداد شهدا ربطی ندارد.
در مداحی هم با آدم هایی مواجه هستیم که نه نیاز دارند بروند موسیقی یاد بگیرند و نه نیاز می بینند که بسیاری از اسلام سر دربیاورند، ما مداحی داریم که برنامه اجرا می کند، میهمان در برنامه می گوید من به دخترها می گویم حجاب نکنید، آیه قرآن است، بعد همان مداح در تایید می گوید بله شما درست می گویید! شما چه چیزی را تایید می کنید!؟، این آیه قرآن است؟، تو چه چیزی را تایید می کنی؟، تو چه مداحی هستی که آیه قرآن را نمی دانی! اینجاست که من می گویم ما می توانیم ۲۵ یا ۳۰ سال برای امام حسین(ع) خوانده باشیم ولی ظاهراً چیزی از اسلام نفهمیم.




هیات مدرسه انسان سازی بود
ـ تکلیف مستمع در این وسط چیست؟
از مسؤلان سازمان تبلیغات اسلامی بپرسید!
ـ خیلی نکته مهمی است. هم اکنون حس می کنم بسیاری از مردم دوست دارند بروند در هیات های گمنامی که مداح معروفی هم ندارد سوگواری کنند، موافقید؟
من خودم دنبال هیات خانگی می گردم، ۵ نفره باشد یک نمکی داشته باشد. مخاطب در اینجا هم قربانی و هم تولیدکننده است مثل هر پدیده فرهنگی دیگری، موسیقی پاپ هم هم اکنون مثل مداحی است که یکسری آدم هستند که به لطف اتوتیون که نرم افزارهای کامپیوتری دارد، یک صدای شبیه خرسی دارند که این صدای شبیه خرس یک صدای بسیار زشتی شده است، اما می خوانند و مخاطب دارند و آن طرف هم خیلی وضع خراب است.
یکسری تهیه کننده هم دارند این موسیقی پاپ ایران را می چرخانند و همه هم آنها را می شناسیم، اینها می آیند یک آدم بی هنری را به یک سلبریتی تبدیل و آنرا تجاری می کنند و یک محصول از آن می سازند، مخاطب می رود کنسرت پول می دهد و صدای آشغال و زباله ای که در موسیقی تولید می شود را می شنود، مخاطب از یک طرف قربانی است چون موسیقی خوبی روی صحنه نیست، از یک طرف این روند را بازتولید می کند.
در مداحی هم همین است، ما از یک طرف بعنوان مخاطب از توده همیشه نمی توانیم انتظار داشته باشیم که اینها آدم های آگاهی باشند و بروند هیات درستی را انتخاب کنند، می گویند فلانی مشهور است هیات او برویم، وقتی به هیات آن مداح می روند قربانی می شوند چون آن هیات خروجی ای که باید داشته باشد، ندارد. اگر خروجی داشت وضع خیابان های ما اینطوری بود؟ هیات مدرسه انسان سازی بود، هم اکنون چند هیات مدرسه انسان سازی است؟
ما در روزگاری هستیم که تعداد هیات از مسجد در ایران بیشتر است و مخاطبش بیشتر که این هم از مشکلات ما است. زمانی مسجد اصل ماجرا بود و تا دهه ۷۰ برطرف کننده‌ی نزاعات محلات و مشکلات مردم به شمار می رفت، مسجد پایگاه مردمی در رابطه با حاکمیت بود، حلقه وصل بود که هم اکنون متاسفانه نیست، یعنی یکسری متغیرهای مختلف این وضعیت را برای ما بوجود آورده است.




منبع:

1403/04/25
12:54:32
5.0 / 5
233
تگهای خبر: آلبوم , آموزش , آواز , پاپ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۳
سیامک یزدان جو
موضوع های سایت رسمی سیامك یزدانجو